تاریخچه ی ادبیات فارسی ایران
ایرانیان تاریخ ادبیات نویسی به معنای نوین آن را در سدة اخیر و به دنبال کارهای اروپاییان بویژه ادوارد براون آغاز کردند. در این زمینه ، نخست باید از کتاب تاریخ ادبیات فارسی محمدحسین خان فروغی * (ذکاءالملک ) یاد کرد که برای تدریس در مدرسة سیاسی سابق تألیف شد و پس از فوت مؤلف به اهتمام فرزندانش در 1335 در تهران چاپ شد (گلچین معانی ، ج 2، ص 500). نوشتن تاریخ ادبیات فارسی برای تدریس در مدرسه ها و دانشسراها بعدها دنبال شد که از آن میان از آثار صادق رضازادة شفق ، بدیع الزمان فروزانفر و جلال الدین همایی باید یاد کرد. تاریخ ادبیات نویسی در قلمرو فارسی تاجیکی را نیز خاورشناسان روس و تاجیک هم زمان ادامه دادند.
در ایران نگارش تاریخ ادبیات فارسی به شیوة متداول در اروپا و به صورت تحقیقی و مبسوط را در واقع ذبیح اللّه صفا، استاد دانشگاه تهران ، آغاز کرد. کتاب او پنج جلد دارد و با آنکه ظرف مدتی افزون از چهل سال فراهم آمده ، از طرحی تقریباً واحد پیروی کرده است ؛ به این ترتیب که مؤلف در هر مجلد پیش از ذکر سرگذشت شاعران و نویسندگان هر دوره و نمونة آثار آنان ، برای آشنا شدن خواننده با اوضاع و احوال آن دوره ، فصولی را به اوضاع سیاسی و اجتماعی ، وضع علوم و دانشها و همچنین مباحث عمدة دینی و کلامی هر دوره اختصاص داده و آنگاه پس از پرداختن به وضع کلی ادبیات و علوم ادبی ، در دو بخش جداگانه به معرفی شاعران و نویسندگان نامدار هر دوره و بحث از زندگانی و آثار و افکار و نمونة اشعار و نوشته های آنان پرداخته است . وجود این فصلهای بنیادین تا حد زیادی خواننده را برای فهم اشعار و اندیشه و سبک شاعری و نویسندگی صاحبان ترجمه آماده می کند. اهتمام نویسنده برای بارور کردن فصول مقدماتی کتاب ، مجموعة کار او را به مرز یک دورة تاریخ تمدن و فرهنگ و ادب ایرانی نزدیک کرده است ، اما همین خصیصه ــ که موجب افزایش قابل ملاحظة حجم کتاب شده ــ بعدها در نظر برخی زاید و نقیصة کار وی و موجب ملالت به حساب آمده است (رجوع کنید به مهدوی دامغانی ، ص 247ـ249؛ متینی ، ص 268ـ269 که انتقادها را نقل ، و از این کتاب دفاع کرده اند).
بر عنوان کتاب تاریخ ادبیات در ایران ، خرده گیری و یادآوری شده است که با توجه به تقسیمات جغرافیایی سیاسی سده های اخیر، ذکر مؤلفان شهرهای افغانستان ، ماوراءالنهر، شبه قارة هند، آسیای صغیر و آذربایجان در این کتاب صحیح نیست . به همین سبب ، مؤلف عنوان آخرین چاپ کتاب را به تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی (رجوع کنید به ادامة مقاله ) تغییر داد. ایرادهای دیگری که بیشتر برکلیات مندرجات کتاب گرفته اند، از این قبیل است که چرا در این کتاب از لهجه ها و ادبیات عامیانة استانها و اقلیتهای نژادی و مذهبی ، مانند کرد و لر و ترک و یهود، یاد نشده است یا چرا با نقل منتخب اشعار شاعران و نمونة آثار نویسندگان بر حجم کتاب افزوده شده است (برای پاسخ این ایرادها رجوع کنید به متینی ، ص 268). با وجود این ، برخی کتاب تاریخ ادبیات در ایران را در میان ده کتاب برگزیدة هفتاد سال اخیر از «اولین ها» دانسته اند (مهدوی دامغانی ، ص 247).
جلد پنجم کتاب ، که شامل سه بخش است ، پس از انقلاب اسلامی (1357 ش ) و قسمت عمدة آن در خارج از ایران (آلمان ) تنظیم و تألیف شده است . با آنکه در پاره ای زمینه ها عدم دسترسی به منابع اصلی و دست اول کاملاً مشهود است ، اهتمام بلیغ نویسنده برای بررسی همة موارد لازم ، ولو با مراجعه به تحقیقات بعدی ، قابل توجه است . مؤلف در این بخش از کتاب ، یعنی ادبیات دورة صفویه و سبک هندی ، تا حد زیادی از پژوهشهای احمد گلچین معانی سود برده است .
زبان کتاب تقریباً یکدست و در همه جا علمی و پخته و ملهم از سنّتهای ادب گذشتة فارسی است . ویژگی اخیر در نظر برخی ، سنگین و دور از ذهن و غریب آمده و عیب کتاب تلقی شده است (رجوع کنید به متینی ، ص 269).
مندرجات این کتاب به قلمرو تاریخ ادبیات فارسی در محدودة زبان فارسی جدید (دری ) یعنی ادبیات ایران در دورة اسلامی منحصر می ماند و از دو دورة پیشین زبان فارسی (فارسی باستان و میانه ) یعنی ادبیات ایران پیش از اسلام در آن سخنی به میان نمی آید، در حالی که در عنوان کتاب حتی پس از تجدیدنظر در چاپهای اخیر، چنین حصری منظور نشده است .
در این کتاب علاوه بر نقد، موضوعات سبک شناختی و جامعه شناختی (اجتماعیات ) هم فراوان مطرح شده است ، به طوری که پژوهشگر هر یک از این زمینه ها از رجوع بدان بی نیاز نیست .
منابع کتاب تاریخ ادبیات در ایران اغلب دست اول و قابل اعتماد است . عزم مؤلف برای رجوع به منابع اصلی هر مبحث ، او را مقید کرده است که در بسیاری موارد، بویژه در مجلدات آغازین ، به نسخه های خطی و گاه منحصر به فرد ــ که در روزگار تألیف آن بخش از کتاب هنوز به چاپ نرسیده بوده ــ مراجعه کند. انتخاب اشعار و نمونه ها هم گاهی از همین نسخه های خطی یا از چاپهای سنگی و نامنقح اولیه صورت گرفته که ممکن است با ضبط چاپهای انتقادی بعدی تفاوتهایی داشته باشد. در چاپهای بعدی کتاب هم برای انطباق نمونه ها و اشعار بر صورتهای انتقادی آثار و رفع کسر و کمبودهایی از این قبیل ، اهتمامی صورت نگرفته است .
جلد اول کتاب با عنوان تاریخ ادبیات در ایران ، از آغاز عهد اسلامی تا دورة سلجوقی نخستین بار در 1332ش ، در 716 صفحه در تهران چاپ شد. جلد دوم که از میانة قرن پنجم تا آغاز قرن هفتم را دربر دارد، در 1334ش و جلد سوم در دو بخش از اوایل قرن هفتم تا پایان قرن هشتم هجری ، در سالهای 1351 و 1352ش و جلد چهارم ، از پایان قرن هشتم تا اوایل قرن دهم ، در 1356ش و جلد پنجم ، از آغاز سدة دهم تا میانة سدة دوازدهم ، در سه بخش بترتیب در سال 1362 و 1364 و 1370ش انتشار یافته است . انتظار این بود که مجلدات بعدی کتاب ، دست کم تا سدة حاضر، یکی پس از دیگری منتشر شود که عمر مؤلف دانشمند آن در اردیبهشت 1378 به سر آمد (نیز رجوع کنید به صفا * ، ذبیح اللّه ).
کتاب تاریخ ادبیات در ایران ، در پنج جلد و هشت مجلد با 907 ، 5 صفحه ، چند بار به صورت دوره ای و بارها در مجلدات جداگانه به چاپ رسیده است . در چاپ 1372ش مؤلف نام کتاب را به تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان فارسی تغییر داد. در 1373ش چاپ چهاردهم جلد اول ، چاپ نهم جلد دوم و سوم ، چاپ هشتم جلد چهارم و بخش اول جلد پنجم ، چاپ هفتم بخش دوم و چاپ چهارم بخش سوم از جلد پنجم در بازار بود ( جشن نامة استاد ذبیح اللّه صفا ، مقدمة ترابی ، ص دوازده ).
تهیه کننده: محمد جعفر اثناعشری