1) جمله بر خلاف لغت فقط يک معني واقعي دارد. بنابراين يادگيري آن دقيقتر، سريعتر وراحت تر است.
2)) با يادگيري جمله معاني لغات، اصطلاحات حروف اضافه و غيره بصورت غير مستقيم بخاطر سپرده مي شوند.
3) يادگيري جمله مخاطب را از پرداختن به قوانين سخت و پيچيده لغوي و گرامري بي نياز مي کند.
4) با يادگيري جمله دستورات گرامري نيز بصورت غير مستقيم بخاطر سپرده خواهند شد. بدون اينکه کاربر زماني را براي يادگيري اين دستورات صرف نمايد، هر چه جملات بيشتري ياد بگيريم، ساختار زبان يا همان دستورات گرامري بيشتر در ذهن ما، همچون ستونهائي بنا خواهند شد.
جملات بخاطر سپرده شده بهنگام شنيده شدن آسانتر فهميده خواهند شد. چون قبلا آنرا بارها مرور کرده ايم. مثلا چون ما جمله how are you?"" را بعنوان يک جمله کامل در ذهن داريم با هر سرعتي که بيان شود براي ما
1) قابل فهم است.
2) فرض کنيم جمله اي را در خاطر داريم و حال، جمله مشابهي را مي شنويم ولي لغتي از آن جمله عوض شده است ما باز توان حدس زدن معني جمله را داريم. در زبان خودمان نيز گاهي لغاتي را بکار مي يريم و مي شنويم که معني آن ها را نمي دانيم اما اين مسئله ما را از درک کليت موضوع عاجز نمي کند.
3) با يادگيري جمله معاني مختلف يک لغت و نيز معاني اصطلاحي آن لغت آرام آرام در پروسه زماني فرا گرفته خواهد شد.
4) جمله ياد گرفته شده بلافاصله قابل استفاده است. بطوري که مي نوانيم آن جمله را در موقعيت خود بدون نياز به رعايت آيتمهاي پيچيده لغوي و گرامري استفاده کنيم و بهنگام شنيده شدن نيز به راحتي قابل درک است. در حالي که بخاطر آوردن معاني لغات و دستورات گرامري، که قبلا جدا از جمله ياد گرفته شده اند تقريبا غير ممکن است.
5) آنچه ما قبلا از معاني لغات و دستورات گرامري در خاطر داريم بخاطر فاصله اي که با جمله، يعني دنياي واقعي زبان دارند در مه قرار گرفته اند. اما با ياد گيري جمله اين اطلاعات رفته رفته به رو آمده و روند آموزش را تسريع مي بخشند.
6) ياد گيري جمله ترس ما را از کاربرد اشتباه لغات و دستورات گرامري که در ذهن داريم رها نموده و مي توانيم با اعتماد به نفس بيشتري از آن استفاده کنيم. راستي از کجا معلوم که جمله اي که ما ساخته ايم و سعي نموده ايم تمام آيتم ها را رعايت کنيم درست باشد؟ شايد نکته اي را جا انداخته باشيم و مي دانيم که در زبان حتي لغتي مي تواند معني جمله اي را عوض کند.
7) جملات ياد گرفته شده يک زبان خارجي حتي در محيط خودمان نيز ياد آوري مي گردند فرض کنيم جمله اي " لطفا نگه داريد مي خواهم پياده شوم" را ياد گرفته باشيم. حال در داخل تاکسي نشسته ايم مي خواهيم به زبان خود (مثلا فارسي ) از راننده بخواهيم نگه دارد. اما بدون شک معادل انگليسي نيزدر ذهن تداعي خواهد شد.
8) جمله يک فرمول است با يادگيري يک جمله مي توانيم جملات ديگري نيز از روي آن بسازيم و با اندکي (فقط اندکي ) اطلاعات گرامري ساده که معمولا ياد گرفته ايم، مي توانيم آنرا منفي يا سوالي بکنيم. جمله زير را در نظر بگيريد.
· Would you be so kind as to open this window for me?
حال به جملات زير نگاه کنيد.
· Would you be so kind as to close this window for me?
· Would you be so kind as to mail this letter for me?
و. . . . . . . . . . . . . .
9) اينها حداقل مثالهائي هستند که با يک جمله مي توان ساخت و هر جه جلوتر برويم، مي توانيم جملات بيشتري نيز بسازيم. اما اساتيد محترم زبان مي توانند در مورد دستورات گرامري اصطلاحات و حروف اضافه بکار رفته به تفصيل صحبت کنند.
چند جمله در روز مي توان ياد گرفت؟
فرض کنيم کاربري بتواند در روز 50 جمله ياد بگيرد. با توجه به امکانات گسترده نرم افزار و راحتي کار با روزي 2 ساعت تمرين ياد گيري 50 جمله در روز کار ساده ايست. حال اگر اين کاربر بتواند هر جمله را به ده شکل مختلف نيز بکار برد مثلا جمله را منفي يا سوالي کند و يا با اندکي جابجائي لغات، جمله ديگري بسازد اين کاربر روزي 500 جمله ياد گرفته است و اين جملات براي کاربر مشکل تلفظي، لغوي و گرامري نخواهند داشت. حال اگر همين کاربر 100 روز به اين کار ادامه دهد (حدود سه ماه ) او 50 هزار جمله در ذهن خود خواهد داشت، اگر همين کاربر از يک دهم انرژي خود استفاده کند باز 5 هزار جمله باقي مانده است. روزي 2 ساعت تمرين زمان زيادي نيست. اگر همين کاربر بخواهد در کلاسي شرکت نمايد و هفته اي 2 جلسه کلاس داشته باشد با محاسبه زمانهاي رفت و آمد و مطالعه بعد از کلاس، امتحان و غيره مجبور است زمان بيشتري نيز صرف كند. هزينه را هم مي توان محاسبه کرد که از آن مي گذريم.